sarina joonam

1391/05/18

1392/8/21 0:29
نویسنده : maman zizi
190 بازدید
اشتراک گذاری

 


   . . .  عسل مامانی شیطون شده  . . .

عسل ماماني امروز  چهارماه ونيم از اومدنت به زمين ميگذره و من و بابايي خدا رو شكر ميكنيم كه دخمل سالمي رو به ما هديه داده. عزيز مامان خيلي شيرين شدي و كاراي بامزه اي ميكني. دستاي كوچولوتو به هم گره ميكنى و ميخورى و چه ملچ و مولوچى راه ميندازى.  وقتى از يه حركتى خوشت بياد با صداى بلندميخندى و صداى قهقهه قشنگنت دل ما رو ميبره. بابايي تو رو مي بره جلوي ايينه و تو از ديدن خودت خيلي ذوق مي كني و دست و پاهاي كوچولوت و حسابى تكون ميدى و مي خندى. گاهي هم از ذوق جيغميكشى گلم. بابايي هم خوشش مياد كه رد پاهات و بذاره رو ايينه.


خوشگل مامان ولي پر توقع هم شديااااااا.اصلا انتظار نداري با صداي بلند باهات صحبت كنيم فكر ميكني داريم دعوات ميكنيم. مثلا بابايي امروز كه از سركار اومد و ما با هم درو براش باز كرديم چند بار يواش زد به صورتت تا براش بخندي ولي زدي زير گريه و من و بابايي همين جور به هم نگاه كرديم. بعدش هم من گفتم چه دخمل لوسي داريم ماااااا. چند وقت پيش هم تو اسانسور بوديم و من گرفته بودمت جلوي ايينه و داشتي مي خنديدى كه بابا رسا به شوخي با دستش زد پشت گردن شما و گفت نخند نخند و اون موقع تو شروع كردي به گريههههههه. انگار فقط مي خواي قربون صدقت بريم و اصلا با لحن تند با شما صحبت نكنيم. فداي تو بشم ماماني كه اينقدر لوسييييييي.   
 . . .  واااااااااااای ببین چه گریه ای می کنه دخترم . .




راستي چند شبه كه شما رو موقع خواب پوشك نميكنم تا راحت باشي. شما هم دختر خوب و خانومي هستى و تا صبح اصلا جيش نميكنى. قربونت برممممممم. 
. .. . . .. . . .. . . .. . . .. . . .. . .


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به sarina joonam می باشد